حل مشکلات ناشی از فرزندخواندگی

مشکل ناشی از فرزندخواندگی
هر نوع مسئله‌ای که فرزندخوانده را اذیت کند و به فرزندخواندگی او مربوط باشد، مشکل ناشی از فرزندخواندگی است. مثلن نگرانی کودک از این که دوباره خانواده‌اش را از دست بدهد، مشکلی ناشی از فرزندخواندگی است. اما چه مسایل و مشکلاتی به فرزندخواندگی ربطی ندارد؟ پاسخش ساده است؛ هر مسئله‌ای که به فرزندخواندگی مربوط نباشد. برای نمونه، کودکی که خجالت می‌کشد یا از معلمش متنفر است، ربطی به فرزندخوانده بودنش ندارد. یادتان باشد بسیاری از مشکلات فرزندخوانده‌ها هیچ ربطی به فرزندخوانده بودن‌شان ندارد.

هشدار
یک از مسایل رایج در بین پدر و مادرهای فرزندپذیر این است که با میدان دادن به بچه‌ها، آنها را لوس می‌کنند و کنترل خانه در دست آنها قرار می‌گیرد.
پدر و مادرها باید یادشان باشد که آنها قوانین خانه را تعیین می کنند نه بچه‌ها. نگذارید بچه‌ها سوارتان شوند و کنترل خانواده را در دست بگیرند. اگر بچه‌تان را دوست دارید، با فراهم کردن همه خواسته‌هایش به او لطف نمی‌کنید. دنیای واقعی این گونه نیست و این رفتار شما به زیان او تمام می‌شود.

آیا بچه‌هایی که به فرزندی گرفته شده‌اند، مشکلات احساسی و روانی ندارند؟ مسلمن دارند. گاهی در مسیری ناهموار قرار می‌گیرند و گاهی نیز به کمک حرفه‌ای نیاز دارند. بدترین زمان دوره‌ی نوجوانی است، دوره‌ای که همه بچه‌ها مشکلات زیادی دارند. برخی مسایلی که با فرزندخوانده‌‌ها پیش می‌آید در ادامه بیان شده‌اند.

تو مامان واقعی من نیستی
«ازت متنفرم! تو مامان واقعی من نیستی. مامان واقعی من مثل تو نیست!» شنیدن این کلمه‌ها از زبان بچه‌ی آدم خیلی وحشتناک است. نگران لیافت خودتان می‌شوید و این که اصلن بچه‌تان شما را دوست دارد یا نه.
خبر خوب این است که در بیشتر موارد منظور فرزندتان چیزی نیست که می‌گوید. او عصبانی است، چون برایش چیزی را که می‌خواسته است نخریده‌اید. یا به او اجازه انجام کاری را که نداده‌اید. و یا او را برای کاری اشتباه تنبیه کرده‌اید.
باید با این موضوع مثل همه پدر و مادرهای زیستی رفتار کنید. ببینید حق با شماست یا خیر. منصفانه رفتار کرده‌اید؟ تنبیه شما متناسب با کار اشتباه فرزندتان بوده است؟ اگر فکر می‌‌کنید که کارهایتان درست بوده‌اند، محکم باشید. اگر با شنیدن تعبیر «پدر و مادر واقعی» کوتاه بیایید، فرزندتان دوباره و دوباره برای کنترل شما از این تعبیر استفاده می کند. و این موضوع برای هر دوی شما خوب نیست.
برای پاسخ‌ در مقابل این جمله که «تو مامان واقعی من نیستی»، بی‌درنگ بگویید من مامان واقعی تو هستم و چون برایش مهم هستید چنین تصمیمی گرفته‌اید. بگویید دوستش دارید و وقتی او را این قدر عصبانی می‌بینید، خیلی ناراحت می‌شوید. بهتر است وقتی آرام شدیم، درباره‌اش حرف بزنیم. می‌توانید بگویید پدر و مادرهایی که بچه‌های زیستی خودشان را بزرگ می‌کنند نیز، اجازه نمی‌دهند بچه‌هایشان هر کاری را انجام بدهند. نفس عمیقی بکشید و بعد در خلوت خودتان اشک بریزید. بچه‌تان هم ممکن است گریه کند و از این که این قدر خشن رفتار کرده است، بهت‌زده شود.

مشکل تنبیه کردن
گاهی خانواده‌های فرزندپذیر آن قدر از این که بالاخره فرزندی دارند، خوشحال هستند که کاری به رفتارهای نادرست بچه‌شان ندارند و اجازه می‌دهند که او همچنان به رفتار نادرستش ادامه بدهد. اما هر پدر و مادری – زیستی یا فرزندپذیر – که اجازه بدهد بچه‌ها قانون خانواده را تعیین کنند، دچار مشکل می‌شود.
برخی پدر و مادرهای فرزندپذیر خودشان را پدر و مادر تمام و کمال بچه نمی‌دانند. آنها تصور می‌کنند که اگر او را تنبیه کنند پدر و مادر بدی خواهند بود. واقعیت این است که اگر فرزندتان با پدر و مادر زیستی خودش هم زندگی می‌کرد، تنبیه می‌شد. شما پدر و مادر بچه‌تان هستید و باید کارتان را انجام بدهید.

رفتارهای واکنشی
بچه‌هایی که در سنین بالاتری موقع فرزندخواندگی بزرگ بوده‌اند، کارهایی می‌کنند که به رفتار واکنشی موسوم است. علت رفتار‌های واکنشی ترس کودک است؛ ترسی که در تجربه‌های گذشته‌ی وی ریشه دارد. برای نمونه، کودکی به هیچ وجه سوار ماشین‌های آبی نمی‌شد. وقتی روان‌شناس با کودک صحبت کرد، متوجه شد که ماشین‌های مددکاری همیشه آبی بوده‌اند. از نگاه کودک ماشین آبی به معنای رفتن از این خانواده به خانواده‌ی دیگر است. درک این رفتارها می‌تواند به حل این مشکلات کمک کند.

مشکلات غذا خوردن
کمبود غذا در کودکی اثری عمیق و منفی بر کودکان می‌گذارد. مشکلات غذا خوردن در بین بچه‌هایی که بعد از نوزادی به فرزندی گرفته می‌شوند، به خصوص بچه‌های بزرگ‌تر از کشورهای دیگر، امری رایج است. چند مشکل رایج در زیر فهرست شده است.
بدغذا بودن. بچه‌هایی که در یتیم‌خانه، مراکز نگهداری کودکان یا جاهایی بوده‌اند که همیشه غذای کافی نداشته‌اند یا بیشتر مواقع غذای پوره می‌خورده‌اند، مدتی زمان می‌برد تا به غذاهای جدید عادت کنند.
هول زدن. هول زدن برای غذا خیلی برای پدر و مادرها آزاردهنده است، به خصوص وقتی که بچه آن قدر حریصانه می‌خورد که بالا می‌آورد. این رفتار نشانه‌ی بیماری نیست. بچه‌هایی که هول غذا می‌زنند، نگران‌اند که مثل گذشته گرسنه بمانند. این رفتار وقتی بچه دچار سوتغذیه باشد، طبیعی است. این مشکل موقتی است و پس از مدتی رفع می‌شود.
پنهان کردن غذا. این رفتار در بین بچه‌هایی که زمان وعده‌ی بعدی آنها معلوم نبوده است، دیده می‌شود. آنها به زمان نیاز دارند تا متوجه شوند که در خانه‌ی جدیدشان همیشه غذا به اندازه‌ی کافی وجود دارد.

پاسخی بگذارید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید