پس از دو سال دوندگی با دستور موقت به مرخصی رفتم

ماده ۲۱ قانون فرزندخواندگی، این امید را در بین مادران فرزندپذیر ایجاد کرد که بتوانند با استفاده از مرخصی مراقبت از کودک، فرصت بیشتری برای کودک‌شان داشته باشند. اما متاسفانه با گذشت ۲ سال از تصویب قانون و ابلاغ آیین‌نامه اجرایی آن در تیرماه سال جاری، اجرای مرخصی مراقبت از کودک در هاله‌ای از ابهام است. اگز شما نیز چنین تجربه‌ای دارید و یا توانسته‌اید از مرخصی مراقبت از کودک استفاده کنید، به ما پیام بدهید تا تجربه‌تان را با دیگران در میان بگذاریم. امید که به زودی شاهد اجرایی شدن مرخصی مراقبت از کودک باشیم.

دخترم الان دو سالشه، از بیست روزگی سلطان قلب من و پدرش و کل خانواده‌مون شد؛ از همون بیست روزگی‌اش دنبال مرخصی قانونی خودم دویدم وهمچنان می‌دوم. وقتی از قانون مرخصی مراقبت از کودک مطلع شدم، به اداره شهر محل کارم رفتم، گفتند باید اداره‌ی کل بروی. تمام مدارک و مفاد قانون را همراهم بردم. گفتند باید از وزارت‌خانه استعلام کنیم. یکی دو ماه استعلام طول کشید و گفتند وزارت‌خانه جواب رد داده و نمی‌توانی مرخصی بروی. چند بار حضوری وزارت‌خانه رفتم و بارها جواب سربالا شنیدم که نمی‌شود و دستور اجرای قانون برایمان نیامده. بار آخر گفتم شما کتبی به من اعلام کنید که به من مرخصی نمی‌دهید. آنها هم کتبی نوشتند که ماده ۲۱ را اجرا نمی‌کنند. خرداد ۹۳ بود که جواب وزارت‌خانه را با بقیه مدارک به دیوان عدالت اداری و نهاد ریاست جمهوری فرستادم و شکایت کردم. نهاد ریاست جمهوری بعد از یکی دو ماه گفت کاری از ما ساخته نیست و تعداد شکایت‌ها باید زیاد باشد. اما مگر چند نفر شرایط ما را دارند.  آذر ۹۳ از اداره کل با من تماس گرفتند و گفتند مدارکت را بیاور و برو مرخصی، به شرطی که شکایت خودت را از دیوان عدالت اداری پس بگیری. مدارکم را بردم و به سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت حقوق نامه زدند. سازمان تامین اجتماعی کل قضیه فرزندخواندگی را زیر سوال برد و گفت ما حقوق مرخصی را نمی‌دهیم و باز هم نتوانستم از حق قانونی فرزندم برای مرخصی استفاده کنم. برای همین شکایتم را پس نگرفتم.
در وزارت‌خانه مدام می‌گفتند دنبال مرخصی نباش، مگه چه کارکردی؟ اجرت را از خدا بخواه نه خلق خدا. ولی من اصلا به اجر این کار فکر نمی‌کردم و نمی‌کنم. سازمان تامین اجتماعی هم که اصل قضیه را قبول ندارد و وقتی متوجه می‌شوند قضیه فرزندخواندگی است، می‌گویند متاسفیم سازمان این موضوع را قبول ندارد.
بعد از چند ماه وقتی به  نماینده دیوان عدالت اداری اعتراض کردم و گفتم دخترم نزدیک دو سالش شده و یک سال از شکایتم می‌گذرد؛ چرا رای صادر نمیشه؟ حالا چه به نفع من و چه به ضرر من. نماینده دیوان عدالت اداری گفت، می‌توانم از دستور موقت استفاده کنم. بالاخره توانستم دستورموقت بگیرم تا بعد رای صادر بشود. چون توی قانون گفته مرخصی برای کودک زیر سه سال هست و دخترم الان دو سالش شده. یک سال و نیم از شکایتم می‌گذرد اما هنوز رای صادر نشده است. برای همین درخواست دستور موقت کردم تا مرخصی بروم. گفتند اگر رای به نفعم باشه که هیچ؛ اگر هم به نفعم نباشه باید جبران خسارت کنم. الان مرخصی آن قدر برایم مهم است که جبران خسارت برایم اهمیتی ندارد. چه خسارتی رو باید جبران کنم. در این شش ماه مرخصی نه حقوق دارم و نه بیمه. سازمان تامین اجتماعی خودش را ملزم به پرداخت حقوق نمی‌داند. می‌گوید ما در آیین‌نامه‌هایمان چیزی به اسم فرزندخوانده نداریم و دیوان عدالت اداری هم نمی‌تواند ما را ملزم به پرداخت حقوق مرخصی شما بکند.
گرفتن دفترچه بیمه راحت‌تر بود. بعد از شش ماه که تونستیم شناسنامه بگیریم، دفترچه بیمه هم صادرشد. در دوران سرپرستی موقت دفترچه بیمه نداشت تا اسمش وارد شناسنامه‌هایمان شد. یکی از شرایط دریافت دفترچه بیمه، بودن اسم کودک درشناسنامه است.
بارها گفتم و باز هم می‌گویم از حق قانونی خودم و فرزندم نمی‌گذرم. اگر روز حساب وجوابی باشه، از تک‌تک کسانی که دانسته و ندانسته منو از این حق محروم کردند بازخواست می‌کنم. کما این که همیشه دعاگوی کسانی هستم که در این راه یاور و کمک حالم بودند.

پاسخی بگذارید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید