ما فرزندخواندهایم
نوشته زهرا بازرگان و صدیقه توکلی
انتشارات کویر
۱۳۹۸
یک روز تعطیل زمستان ۱۳۹۱ کلمه فرزندخواندگی را گوگل کردم؛ صفحه اول و دوم و سوم و چندمش راههای محرمیت با فرزندخوانده بود. در آن برهوت فقط یک وبلاگ یافتم که چند مادر فرزندپذیر در آن مطالب معدودی نوشته بودند. تمامش مطالب و کامنتهای پرتعدادش را با ولع خواندم.
تعطیلات عید شروع شد. فرصتی بود تا نوشتههایی را که در ماه گذشته به زحمت یافته بودم یا از گفتگوها و کامنتها بیرون کشیده بودم، سامان بدهم. اول میخواستم وبلاگ باشد. با وجود فیلتر بودن تمام وبلاگهای وردپرسی، به خاطر قابلیتهایش سراغ آن رفتم. روزهای پایانی فروردین بود که فهمیدم میشود با موتور وردپرس سایت هم راه انداخت. لزومی ندارد که حتمن وبلاگ باشد. تا این را فهمیدم به فکر ثبت دامنه افتادم. اولین انتخابم ایراناداپشن بود و خالی بود. دامنه را روز اول اردیبهشت ۱۳۹۲ ثبت کردم و دو روز بعدش سایت بالا آمد.
در این نه سالی که از تولد سایت میگذرد، نیمه نخستش روزهای پایانی هفتههایم برای سایت بوده و در نیمه دوم عمرش، کمتر به آن پرداختهام. وقتی دیروز کتاب ما فرزندخواندهایم را ورق میزدم، صفحه منابعش در من شعفی شگرف ایجاد کرد. سه منبع از شمار اندک منابعش، مقالاتی از سایت ایراناداپشن بود.
کتاب ما فرزندخواندهایم حاصل زحمات زهرا بازرگان، روانشناس، و صدیقه توکلی، مددکار اجتماعی، است. آنان در جلسات متعددی با فرزندخواندههایی که سالها پیش به فرزندی سپرده شدهاند، گفتگو کردهاند و بر اساس این گفتگوها این کتاب را تدوین کردهاند. کتاب پر از تجربهها، حسها و نظرهای فرزندخواندههای ایرانی است و والدین فرزندپذیر را بیواسطه به آنان وصل میکند؛ به حسها و تجربههایی که ممکن است فرزندان ما نیز تجربه کنند.
این کتاب فقط برای والدین فرزندپذیر و فرزندخواندهها نیست و خواندنش برای همه مفید و لازم است.