از حدود ۱۰ هزار کودکی که در مراکز بهزیستی زندگی میکنند، تنها ۱۳ درصد آنها شرایط فرزندخواندگی را دارند. این کودکان به سرعت به خانوادههای فرزندپذیر سپرده میشوند، اما سرنوشت ۸۷ درصد دیگر ادامهی زندگی در مراکز بهزیستی است.
طبق قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۱۳۵۳ (و قانون جدید که در ۱۳۹۲ نهایی خواهد شد)، تنها کودکانی را به سرپرستی دایم خانوادهی فرزندپذیر در میآیند که پدر، مادر و جد پدری آنها شناخته شده و یا در قید حیات نباشد و کسی از خانوادهی وی نیز سرپرستی وی را قبول نکرده باشد. در قانون جدید، وجود وصی که پدر یا جد پدری تعیین کرده باشند نیز، مانع واگذاری سرپرستی دایم است. البته این کودکان بدسرپرست، در صورتی که پدر، مادر یا جدپدری آنها به مدت ۳ سال (در قانون جدید این مدت به ۲ سال کاهش مییابد) برای سرپرستی کودک مراجعه نکرده باشد، میتوانند به سرپرستی دایم سپرده شوند. اما در عمل این کودکان، همچنان در مراکز بهزیستی میمانند. با توجه به این که بیش از ۹۵ درصد خانوادههای فرزندپذیر میخواهند کودکی زیر ۱ سال را به فرزندی بگیرند، دورهی انتظار دو ساله برای این کودکان به معنای از دست دادن شانس خانواده داشتن است.
اما هنوز راهی برای خانواده داشتن این کودکان وجود دارد. سرپرستی این کودکان به طور موقت به خانوادههای متقاضی سپرده میشود. این خانوادهها که به آنها امین موقت میگویند، کودکانی را که والدینشان به هر دلیل توانایی نگهداری از آنها را ندارند به کانون خانوادهشان میآورند و تا زمانی که والدین شان صلاحیت لازم را به دست نیاوردهاند، در کنار خود نگه میدارند. اما بیشتر خانوادهها علاقهای به امین موقت شدن ندارند. دلیل این بیرغبتی را میتوان در عوامل زیر خلاصه کرد.
- مردم خیال میکنند حتما باید صاحب مادامالعمر یک کودک شوند و به همین دلیل مایل نیستند کودکی را که ممکن است پس از مدتی از آنها جدا شود، بپذیرند. به عبارت دیگر آنها یک کودک را ششدانگ میخواهند. بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند هویت کودک و حتی نامخانوادگی او را که قرار است وارد کانون خانوادهشان شود، تغییر دهند و او را به تملک خود درآورند. در حالی که چنین کاری برای کودکان بدسرپرست عملی نیست.
- مردم از تکالیفشان در خصوص این کودکان آگاهی ندارند. آنها خودشان را در برابر بدسرپرستها و آیندهشان مسئول نمیدانند و به همین علت برای تغییر سرنوشت آنها اقدامی نمیکنند.
- قوانین و رویهی حقوقی امین موقت شدن سخت و زمانبر است. حتی اگر خانوادهای حاضر شود سرپرستی موقت کودکی را قبول کند برخی قضات آن قدر فرآیند واگذاری موقت کودک را کش میدهند و حکم امین موقتی را به دلیل برخی پیچیدگیهای قانونی و برداشتهای متفاوت از مفاد قانونی به تعویق میاندازند که خانوادهها خسته میشوند و عطای سرپرستی موقت کودکی بدسرپرست را به لقایش میبخشند.
هر چند عامل سوم، از وجود دشواریهایی از امین موقت شدن خبر میدهد، اما در مجموع شرایط امین موقت شدن آسانتر از سرپرستی دایم است. برای مثال، صلح اموال لازم نیست و شرط سنی برای زوجها گذاشته نمیشود. برای سرپرستی دایم یک کودک باید ۵ سال از زندگی مشترک زوج گذشته باشد و بچهدار نشده باشند؛ اما در سرپرستی موقت خانوادهها میتوانند حتی با وجود داشتن فرزند، سرپرستی ۳ کودک بدسرپرست را نیز بپذیرند، البته به شرطی که تعداد اعضای خانواده از ۷ نفر تجاوز نکند.