موقعی که به فرزندخواندگی فکر میکنید، تمام کسانی که میشناسید دربارهی آن نظر میدهند. مشکل اینجاست که دیگران توصیههای متناقضی به شما میکنند. بسیاری از کسانی که به شما میگویند چه کار بکنید، چیز زیادی دربارهی فرزندخواندگی نمیدانند. همهی آنها فکر میکنند که راهحلشان بهترین است. اما از کجا معلوم میشود که راهکار آنها به درد شما میخورد؟ پاسخش این است که پذیرش این توصیهها با شماست.
تنها شما (و همسرتان) میتوانید چنین تصمیم مهمی که زندگی شما را تغییر میدهد، بگیرید. از خودتان بپرسید آمادگی به فرزندی گرفتن یک کودک را دارید. هر چقدر هم که خانواده و دوستانتان برایتان مهم باشد، این شما هستید که نیمهشب از خواب بیدار میشوید تا به بچهتان غذا بدهید. مسئولیت این کودک با شماست و نه دیگران.
اگر بخواهید فرزندی را از جایی دیگر به فرزندی بگیرید، خانواده شما مقاومت بیشتری میکنند. اگر مجرد باشید خانوادهتان با شما مخالفت میکنند. اگر بعد از توضیح تصمیمتان برای فرزندپذیری به خانواده و دوستانتان، واکنش آنها برایتان قابل قبول نبود، با خودتان فکر کنید که حرفها و دیدگاههای آنها چقدر بر تصمیم شما و آیندهی روابط شما با آنها اثر میگذارد.
نشانههای مخالفت
خانوادههای فرزندپذیر با حرفهای عجیبی مواجه میشوند. اگر وقتی با خانوادهی خودتان موضوع را طرح میکنید، چنین حرفهایی را بشنوید، چه حسی پیدا میکنید؟
- خیلی هیجانانگیزه که یه بچه پرورشگاهی کوچولو توی خونهی آدم باشه.
- خوبه که پیش تو بزرگ میشه. این جوری زندگی بهتری پیش تو داره.
- امیدوارم بچه شیطونی باشه. چون همه بچههای فرزندخوانده کمبود توجه دارند.
- تو مادر خوبی هستی. مثل این است که واقعن بچه خودت باشد.
- خیلی خوشبختی که مجبور نیستی برای بچه از این بیمارستان به اون بیمارستان بری. راه خوب و آسونیه.
توصیههایی برای صحبت کردن دربارهی فرزندخواندگی
در ادامه به نکاتی اشاره کردهایم که در هنگام گقتن موضوع فرزندخواندگی باید به آنها توجه کنید.
به احساسات درونی افراد توجه کنید و جمعبندی خود را بیان کنید. به نظرم میخوای بگی نگرانی از این که مادر زیستی بچه نظرش رو عوض کنه و ما قلبمون بشکنه.
به خانوادهتان بگویید که درباره فرزندخواندگی و بچههای فرزندخوانده چیزهای زیادی یاد گرفتید و میتوانید این اطلاعات را به آنها هم بدهید.
اگر خانوادهتان نگران هستند، سعی کنید متوجه شوید که واقعن چه چیزی نگرانشان میکند. به نظر میرسد مادر من درباره فرزندخواندگی تردید دارد، اما من علتش را نمیدانم. بالاخره او گفت، بزرگ کردن یه بچه معلول خیلی سخته. اما من نمیخواستم بچهای با نیازهای خاص به فرزندی بگیرم. مشکل حل شد.
دیدگاهها پس از فرزندخواندگی
همیشه افرادی هستند که پرسشهای دیوانهکننده میکنند و نظرهای احمقانه میدهند. این پرسشها و نظرها تا سالها پس از گرفتن فرزند ادامه دارند. با این حساب، آیا میتوان از پسش برآمد؟ بیشتر خانوادههای فرزندپذیر محکم میگویند: بله. اما به همه خانوادههایی که قصد فرزندپذیری دارند، توصیه میکنم خودشان را در این موقعیت قرار بدهند و ببیند چه احساسی دارند.
برای مثال، اگر کسی با شما بر سر این که شما پدر و مادر واقعی بچه نیستید چون فرزندخوانده است، بحث کند چه حالی میشوید؟ یا کسی توصیههای سراسر غلط بر اساس نظرهای احمقانه به شما بکند؟ اگر مطمئن نیستید که میتوانید این حرفها را تحمل کنید، از همین الان باید آماده باشید. راهی سخت و ناهموار پیش روی شماست.
آیا من سعی میکنم شما را از فرزندپذیری منصرف کنم. به هیچ وجه. اما تجربه به من ثابت کرده است که فرزندخواندگی وقتی موفق است که خانوادهها برای موقعیتها و شرایطی که با آن همراه است، از پیش آماده شده باشند.